Arshastone

من کی هستم و چه فعاليتی می کنم؟

من یک جوان ۴۰ ساله از اصفهان هستم و به تازگی یک غرفه در سیتی سنتر اصفهان اجاره کرده ام و در آن ظروف و اکسوری های سنگی فروش دارم .پدر من در سال ۸۹ ورشکست شد و حدود ۵۰۰ میلیون بدهکاری به جا گذاشت برای من که چک هایم را دست طلبکارها داده بود . من در این ده سال به خاطره بدهی های پدرم ده بار به زندان رفتم و هربار با گرفتاری بیشتر از زندان آزاد شدم ؛ در صورتی که فکر میکردم بدهی هایمان تمام شده بعد از ده سال یکباره یک چک دیگر از من با یک شاکی پیدا شد که مبلغ چک در سال ۸۱ ۲۲ میلیون بوده و با سودی که بهش خورده بود به ۵۵۰ میلیون رسیده .من پس از سه ماه زندانی درخواست قسطی شدن پرونده ام صادر شد و من با پیش پرداخت ۵۰ میلیون و ماهانه ده میلیون قسط از زندان آزاد شدم و الان یکسال هست که قسط پرداخت میکنم با شرایط خیلی سختی که دارم و در حال حاضر ۴ عدد از قسط هایم عقب افتاده و من در خطر جلب و دوباره به زندان رفتن هستم ‌. در همین حال با امید در شب عید در سیتی سنتر اصفهان یک غرفه اجاره کردم به ماهی ۸ میلیون و این غرفه را با سه چک ۵۰ میلیونی خرید کردم به امید اینکه به همراه برادر کوچکم بتوانم در این کار هزینه ها و بدهی هایم را پرداخت کنم اما با خرابی بازار فقط توانستم اجاره این دوماه غرفه که ۱۶ میلیون بوده را در بیاورم و در تاریخ ۲۵/۲/۱۴۰۴ اولین چک غرفه تاریخش هست و باید ۵۰ میلیون هم اینجا پرداخت کنم . خلاصه که قصد دارم برای جمع آوری کمک داستان زندگیم را در فضای مجازی منتشر کنم شاید کسی باشد که کمکم کند .من در این سال ها به همراه خانواده ام بسیار سختی کشیده ام و مادرم و برادرم به بیماری افسردگی دچار شده اند؛ اجاره نشین هستم و پدرم هم هیچ درآمد و بازنشستگی ندارد و خرج خانه دوا دکتر و بدهیا همه به گردن من بوده است در این چند سال .

چرا من در حامی باش هستم؟

امیدوارم کسی پیدا شود و به من کمک مالی کند تا بتوانم قسط های عقب افتاده ام را پرداخت کند و چک اول کاسبی که راه انداخته ام را هم پرداخت کند تا بتوانم با امید به کارم ادامه دهم و آن را گسترش دهم که دوباره راهی زندان نشوم و بتوانم در کنار پدر و مادر پیرم به کارم را ادامه دهم . شما هموطنان میتوانید با خرید اجناس من که از سنگ مرمر هستند به من کمک کنید تا از کاسبیم به درآمد برسم و بتوانم بدهیا و هرج و مخارج زندگیم را درآورم . و اگر کمکی به من نشود احتمالا با بسته شدن کسب و کاری که به تازگی راه انداخته ام مواجه میشوم و دوباره راهی زندان خواهم شد .

اگر داستان زندگی من را بخوانید مطمعنا دلتان به درد خواهد آمد که چه اتفاقاتی را من در این چند سال پشت سر گذاشته ام