سلام، من برداشت های شخصی خودم از موضوعات مختلف رو مینویسم و گاهی هم تحلیل می کنم، البته جدیداً یه سری پادکست هم در خصوص بعضی موضوعات می سازم و توی یوتوب به اشتراک میذارم. حمایت شما تماماً صرف همین موضوع و بالا بردن کیفیت از همه جهات خواهد شد، مرسی.
اگر براتون سوال پیش اومده که دونیت چیه و ساز و کار این قبیل حمایت های مالی رو نمی دونید، اینجا یه سری توضیح مختصر!! هست:
دونیت چیست؟ برای جواب دادن این سوال باید بگویم احتمالا برای همه ما بارها پیشآمده که با ویدئوهای گیمینگ یا محتواهای سرگرم کننده یک فرد ارتباط بسیار زیادی برقرار کنیم. یا از محتوای کانال یوتیوب یا آپارات یا حتی اینستاگرام یک فرد که به صورت رایگان ارائه شده است لذت برده باشیم.
تمام افرادی که به نحوی خدمات یا محتوای آنلاین را به صورت رایگان به ما ارائه میکنند، زمان و هزینه زیادی را صرف فعالیتشان میکنند. اینجا است که فرهنگی به نام دونیت (Donate)، نقش بسیار مفیدی را میتواند ایفا کند.
حمایت مالی به شکل مدرن، از جایی حوالی سال 1997 شروع شد. زمانی که یک بند موسیقی به نام ماریلون (Marillon) برای توری که قرار بود اعضای این گروه را دوباره دور هم جمع کند، با استفاده از جادوی عصر جدید، اینترنت، حمایت مالی مخاطبانشان را جذب کردند؛ این اتفاق زمانی افتاد که یکی از اعضای بند به نام مارک کلی، به لیست 1000 نفره ایمیل خود پیامی فرستاد و گفت اگر قرار باشد توری را راه بیاندازند، باید حدود 60 هزار دلار هزینه کنند؛ در جواب این پیام، مخاطبان این بند گفتند:«چرا این پول را ما برایتان جمع نکنیم؟!» و به این ترتیب پدیدهای تازه به نام حمایت مالی به کمک ارزشآفرینان آمد؛ مفهوم دونیت، به نظر میرسد با هیچ داستان دیگری به این صورت روشن نمیشود.
تصور اشتباهی که بخشی از جوامع درباره دونیشن دارند این است که به نوعی فرد حامی، دارد صدقه میدهد. در مثال بند موسیقی که به آن اشاره کردیم، روح و هدف انجام این کار کاملا روشن است. یک هنرمند، یک معلم که آموزشی رایگان را در اختیار ما میگذارد، یا یک کمدین که مارا میخنداند، فعالیتش را رایگان ارائه میکند، اما این بدان معنا نیست که کاری که صورت گرفته، بدون صرف زمان و هزینه برای ارزشآفرین بوده است؛ کاری که این آدمها انجام میدهند، از جوی عشق و انگیزه سرچشمه میگیرد، اما درواقع آنها محصولشان را در اختیار ما گذاشتند و قیمتگذاری روی کاری که میکنند را نیز به ما سپردهاند.
آثار هنر و تولید محتوا، خلاقیت و ارزشآفرینی بر روی جامعه قابل اندازهگیری نیست. اما چیزی که با قاطعیت میتوان گفت این است که این نوع فعالیتها میتوانند اثرگذاری نرم، آرام و درازمدتی داشته باشند.
مطالعه فقط خواند کتابها نیست. دیدن، شنیدن و صحبت کردن اگر عمیق باشند، به نوعی مطالعه به حساب میآیند. اگر قطعات موسیقی، پادکستها، فیلمها و سریالها و کمدینها، بلاگها و کامیکها نبودند، به راستی ما چگونه میتوانستیم یادبگیریم و قدمی رو به دنیایی بهتر برداریم؟
شاید یک اثر هنری مانند یک کتاب، پادکست یا کاریکاتور نتواند فقر را ریشهکن کند یا مشکلات جامعه را به طور مستقیم حل کند، اما میتواند این مشکلات را با صدای بسیار بلندتری به گوش همه مردم برساند و در نهایت جریانساز باشد.
جریانی که دستهای همه مارا برای بهتر کردن اوضاع، در دست هم میگذارد و جامعهای متحدتر از ما میسازد.
قطعا بزرگترین انگیزه هر هنرمند و حتی یوتیوبر و استریمر و ارزشآفرینی برای ادامه دادن فعالیتش حمایت ما است. چه بهتر که جنس این حمایت، مالی باشد تا او بتواند فعالیتش را با دغدغه کمتر و امکانات بیشتری دنبال کند.
ممنون که خوندین... :)