من کی هستم و چه فعاليتی می کنم؟
اینکه چه کسی هستم، همان فعالیتیست که انجام میدهم؛ یعنی جامعهشناسی. البته تصور عموم از جامعهشناسی، انسانیست که پشت میزی داخل دانشگاه، دور از جامعه نشسته و در عالم خیال و توهم خودش تز میدهد. هر چند که بخش زیادی از این تصور درست است، اما من سعی کردهام که چنین نباشم و با آنچه آموختهام در جامعه باشم و بیشتر بیاموزم. بزرگترین کاری که در نظر دارم، این است که همه بتوانند از منظر اجتماعی به پدیدههای مختلف نگاه بکنند؛ از کوچکترین پدیدههای زندگی روزمره، مثل واژگانی که برای ابراز علاقه استفاده میکنیم، تا بزرگترین پدیدهها، مثل بودن!
چرا من در حامی باش هستم؟
در گذشته، مخصوصا در اروپا، رسمی وجود داشت به نام تحت الحمایگی! بدین شکل بود که برخی از اشراف، از برخی از نویسندگان حمایت مالی میکردند تا آنها بتوانند با فراغ خاطر بهتری به کار فرهنگی ادامه بدهند. در ایران هم چنین رسمی بود، با این تفاوت که در ایران، معمولا شخص شاه حامی میشد و نویسندگان یا همان شاعران درباری، جز مجیزگویی شاه کار دیگری نمیکردند. در ایران این رسم هنوز هم ادامه دارد؛ فقط اسمش تغییر کرده! حالا میشود با خوش رقصی توی فلان روزنامه یا فلان حزب، خیلی راحت به حمایت مالی رسید ...
من ترجیح دادم که حمایتم به جای آنکه وابسته به یک شخص باشد که بعد هم برایم تعیین تکلیف کند که چه بکنم و چه نکنم، به شما رجوع کنم! شما، که گروهی وسیع هستید با آرا و نظرات مختلف، میتوانید حامی من باشید تا بتوانم صادقانه جلو بروم. لطفا کمکم کنید که به کسی باج ندهم.