سال هاست مینویسم ؛ عاشق تحلیل و آنالیز هر چیزی در این کره ی خاکی هستم .گاهی به سراغ موسیقی میروم که مرهم جان است ، گاهی به سراغ موضوعات اجتماعی میروم که مرهم درد است و گاهی نوشخوارهای ذهنیم را به نام مقاله ای بی آب و نان منتشر میکنم ؛ اما امروز که فهمیدم خانه ای است برای دیده شدن و شاید کسب درآمد با خودم گفتم : از قافله ی قلم های وامانده ی ویرگول جا نمانم .
دیر آمدم ؛ میدام دیر آمدم چرا که تا به حال هیچ گاه تصمیم به انتشار عقیده ها و فروش نوشته هایم نگرفته ام اما امروز که عرصه ی زندگی به خلقم تنگ شده گفتم شاید بد نباشد کمی با نوشتن و حمایت دستان پر مهر شما حال دلم را خوب کنم.
تو بمان و حامی چرخش قلم من باش