من کی هستم و چه فعاليتی می کنم؟
حوالی اردیبهشت 1400 بود که ما یعنی مانا، آزیتا، کوروش و متین یک تصمیم سخت و مهم گرفتیم
تصمیمی که خودمان هم آن روزهای اول فکرش را نمیکردیم تا این حد برایمان مهم باشد و به این جدیت ادامهاش دهیم
ولی آنچه از دل برآید به دل مینشیند و دلها که همراهت شوند دیگر دل کندن به این آسانیها نیست
ما میخواستیم از کلیشههای روزمرهای بگوییم که بدون اینکه حواسمان باشد هر روز بدون فکر و گفتن چرا از کنارشان میگذریم و تکرار میشوند و تکرارشان میکنیم
در وایتکستپاد گفتیم و شما شنیدید و چقدر خوشبخت و خوشحالیم که دوست داشتید و همراهمان هستید
امروز حمایتتان میتواند به ادامهی بهتر و گستردهتر و قویتر ما کمک کند
چقدرش مهم نیست، مهم این است که با این حمایت به ما میگویید ما را شنیدهاید و میخواهید که باز هم بشنوید